وصیت نامه شهید احمد وشمگیر
شهید احمد وشمگیر در قسمتی از وصیتنامه خود نوشته است:جوانان نکند که در رختخواب ذلت بمیرید در حالی که حسین (ع) شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت با هدف شهید شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی ومن عرفنی احبنی عشقنی عشقته و عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته و من علی فانا دیته.
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خان و مان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
یا ایها الذین آمنو ما لکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثاقتم الی ارضتم بالحیوه الدنیا الاخره فما متاع الحیوه الدنیا فی الاقلیل .ای کسانیکه ایمان آورده ایدبه جهت چیست که به شما امر شود که برای جاهد در راه خدا آماده شوید چون بار گران درنگ به خاک زمین دل بسته اید آیا راضی به زندگانی در دنیا عوض حیات ابدی آخرت شدید . در صورتیکه متاع دنیا در مقابل عالم آخرت اندک و نا چیز است . برای جنگ با کافران ، سبک بال و مجهز بیرون شوید و در راه خدا با جان و مال جهاد کنید.
با سلام به پیشگاه مولایم و با سلام به پیشگاه رهبر و امام امت خمینی کبیر و بت شکن عصر و با درود بر شهیدان اسلام از صدر اسلام تا کربلای ایران و با درود بر سنگر نشینان جبهه حق علیه باطل و با درود بر پدر و مادرانی که فرزندانشان را در راه اسلام هدیه کرده اند . اجرکم عند الله
سخنی چند با جوانان مخصوصا جوانان روستای خواجه ای : جوانان نکند که در رختخواب ذلت بمیرید در حالی که حسین (ع) شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت با هدف شهید شد.
سخنی چند با مادران : ای مادران مباد از رفتن فرزندانتان به جبهه جلو گیری کنید که جواب زینب را که بار مصیبت هفتاد دو شهید را متحمل شد، نتوانید بدهید همه مثل خانواده وهب فرزندان خود را به جبهه بفرستید و حتی جنازه اورا هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود : سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم .
برادران دعا کردن را از یاد نبرید ، در دعای کمیل و نماز جماعات شرکت کنید و در تشیع جنازه ها و یاد بود های شهدا شرکت کنید ، پشتیبان روحانیت باشید .
اگر فیض شهادت نصیبم گشت ، آنان که پیرو خط سرخ خمینی نیستند بر من نگریند و در تشیع جنازه من حاضر نشوند .
سلام مرا به رهبر برسانید و بگویید احمد تا آخرین قطره خون در تمام کربلا ها و عاشورا های ایران حاضر شد و سنگر اسلام را خالی نگذاشت و عاقبت در راه اسلام و قرآن و رهبر عزیزش به شهادت رسید.
سخنی با خانواده ام : سلام پدر عزیزم مرا حلال کنید و از اینکه نتوانستم وظیفه پسری را که داشتم به جا آورم عذر می خواهم و قول می دهم که در آخرت شفاعت پدر عزیزم را از یاد نبرم.
مادر مهربانم سلام : مادرم در شهادت من زیاد گریه نکنیدو از اینکه نتوانستم شکر زحمات مادر مهربانم را به جا بیاورم و از اینکه نتوانستم زحماتی که در بزرگ کردن من کشیده اید در مقابل زحمات طاقت فرسای تو خدمتی کنم ببخشید . امیدوارم شیرتان را بر من حلال کنید و از اینکه حجله دامادی مرا ندیدید ببخشید . بالاخره اسلام در خطر بود. والسلام
به امید پیروزی حق علیه باطل